- مشخصات کتاب
- زندگي شخصي و ويژگي هاي فردي مقام معظم رهبري
- مادرم...
- باشگاه جوانان
- بازيهاي دوران كودكي
- تور نامريي
- سرگرمي
- مكتبخانه
- روز اول مدرسه
- روزهاي تحصيل
- والدين
- دوران كودكي
- خانهي پدر رئيس جمهور
- خاطرهي رهبر معظم انقلاب از پدر بزرگوارشان
- گوشت كوپنى
- ميز و صندلى قديمى
- خانهاى كوچك و غذايى ساده
- ساده زيستى آقا
- شام مختصر
- مثل همه بسيجىها!
- فرش نخل خرما
- عروج معنوى
- عبادت
- تلاش و تهجد
- جواب نامه من!
- پس بقيه چى؟!
- خوددارى از دادن رساله
- مطالعه روزنامهها
- مطالعه روزنامهها
- مطالعه رمان
- هوش و فهم فوق العاده
- سادهزيستي
- اهل نظر و اجتهاد
- سياستمداري هوشمند
- پيش از انقلاب
- انقلاب و بعد از آن
- تحصن در بيمارستان امام رضا (ع) مشهد
- پيام شما، زودتر از خودتان ميرسد
- انگار نه انگار كه اينها يك گروه مردمىاند
- آسفالت
- خاطرهي رهبر انقلاب از 12 فروردين 58
- نوزدهم بهمن، نماد آگاهي انقلابي
- سجدهي شكر
- نماز اول وقت در قطار
- مصطفي اسماعيل
- خاطره رهبر انقلاب از 8 شهريور 1360
- وزيري كه با موتور به نماز جمعه ميرفت
- فقط اسمش مردمى است
- همهى اينهايى كه در اينجا نشستهاند، از امريكا مىترسند!
- آنها دروغ مىگفتند و دروغشان آشكار شد
- پيروزى اين نظام، فقط به آبروى روحانيتِ زمان ما انجام نگرفت
- بعد از انقلاب شما، مردم ما با افتخار اسم اسلامى خود را مىگويند
- برخورد شديد با قاضي متخلف
- مسألهى حكومت
- سختترين ساعات عمرم
- گويى دست قدرتمندى هدايت ما را بر عهده دارد
- من هم وزيرم!
- بركت بزرگ انقلاب ، انس روز افزون جوانان ما به قرآن
- رئيس جمهور نبايد جلوى نخست وزير بلند شود!
- برايش 2400 تومان مىماند!
- معناى نوروز
- دشمن قوىتر است!
- رؤياى حكمت
- دستاورد بزرگ انقلاب
- مقام معظم رهبري و امام خميني (س)
- جلسه سران قوا با امام خميني در آستانه «عرفه»
- به حقانيت امام و حمايت خدا از او اعتقاد داشتم
- به امام بگو فداي سرتان
- سحرگاه بعد از فراق حضرت امام
- من راهم را نرفتهام
- از آمريكا مي ترسيد؟
- ژاندارمري زابل
- عكسالعمل امام همهى آنها را غافلگير كرد
- علاقهي امام خميني دعاي كميل و مناجات شعبانيه
- دستور امام تكليف است و برو برگرد ندارد
- توصيهي امام در بستر بيماري
- پيشنهاد سمينار ائمه جمعه
- قلك بچهها، امام را متاثر كرد
- دست غيبى در همهى كارها دارد ما را هدايت و پشتيبانى مىكند
- ايشان «آقا روحاللَّه» است!
- آن روز هر دل روشن و جان بيدارى مصيبت زده شد
- دفاع مقدس
- شهيدي كه زير آفتاب مانده بود
- فكر ميكردم آزادي اسرا سى سال طول ميكشد
- از ته دل قدر شهيد بابايى را مىدانستم
- حادثهي دزلي
- نامههايي كه مخاطبشان ما بوديم
- پوشيدن لباس نظام
- ديدار با خانواده مسيحى
- گفتگوى صميمى يا جلسه عقد؟
- هيچ نگران نباش!
- حضور در جبهه
- همراه با رزمندگان
- شناسايى منطقه
- تشريفات اضافى؛ ممنوع!
- سيرة رهبري
- سيرة رهبري(2)
- مقام معظم رهبري و علما و بزرگان
- روايت رهبرانقلاب از اولين ديدار با علامه جعفري
- آيتالله خامنهاي چگونه از شهادت رجايي باخبر شدند؟
- خبر شهادت آيتالله بهشتي
- يادي از شهيد دكتر مصطفي چمران
- چشمهايش پُرِ از اشك شد...
- امروز مراجع ما فقط به تدريس فقه و اصول راضى نيستند
- برو اين قليان را چاق كن و بياور!
- اين همان منبرى است كه شيخ انصارى روى آن نشسته!
- چند دقيقه خورشيد اين جا تابيد و رفت!
- مقام معظم رهبري «در آيينه ي خاطرات و نظرات بزرگان»
- ديدارها و توصيه ها
- مردي و كاري!
- مردم كردستان اينگونهاند!
- راههاي آسمان را رفته بود
- همه خندهشان گرفت!
- پرچم «يا فاطمةالزهراء
- فرياد كشيد «يا ابوالفضل
- اتوبوس بگذاريد
- پشت اين كتاب خوب زيارتنامه نوشتم
- قصه اصحاب كهف را از شما ياد گرفتم
- «اخلاق» كه مىتوانيم داشته باشيم؟
- ميگفتند نماز نخوانيد اما قمه بزنيد!
- در هواپيمايى كه سوار مىشوم، اين كار ممنوع است!
- اگر بعد از اين اينطور بيايي، راهت نمىدهم
- فكر من اين است
- در ميدان جنگ هم نمىشود به او اطمينان كرد
- اينها را پخش نكنيد؛ حتّى توليد نكنيد
- رؤيت هلال
- هيچوقت با مردم همدلى نداشتند
- حرفهايي كه دشمن از آن سوء استفاده مىكند
- «خليج عربى» دروغ است
- مبادا ما آن مؤذن بدصدا باشيم
- خطبهى نماز جمعه هفت-هشت ساعت مطالعه ميخواهد
- يك گله و انتقاد از عناصر مسلمان! ... "كدامتان دويده ايد؟
- طعم پيشنمازي
- زندگى در كنار آدمخوارها!
بانک جامع خاطرات مقام معظم رهبری (دام ظله )
مشخصات کتاب
سرشناسه:مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان،1390 عنوان و نام پدیدآور:بانک جامع خاطرات مقام معظم رهبری(دام ظله )/ آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (دام ظله ) مشخصات نشر دیجیتالی:اصفهان:مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان 1390. مشخصات ظاهری:نرم افزار تلفن همراه و رایانه
موضوع: خاطرات
زندگی شخصی و ویژگی های فردی مقام معظم رهبری
مادرم...
مادرم... گوشه هایی از خاطرات حضرت آیت الله خامنه ای از والده ی مکرمه شان 1
پدر و مادرم، پدر و مادر خیلی خوبی بودند. مادرم یک خانم بسیار فهمیده، باسواد، کتابخوان، دارای ذوق شعری و هنری، حافظ شناس - البته حافظ شناس که می گویم، نه به معنای علمی و اینها، به معنای مأنوس بودن با دیوان حافظ - و با قرآن کاملاً آشنا بود و صدای خوشی هم داشت. 2
وقتی بچه بودیم، همه می نشستیم و مادرم قرآن می خواند؛ خیلی هم قرآن را شیرین و قشنگ می خواند. ما بچه ها دورش جمع می شدیم و برایمان به مناسبت، آیه هایی را که در مورد زندگی پیامبران است، می گفت. من خودم اوّلین بار، زندگی حضرت موسی(ع)، زندگی حضرت ابراهیم(ع) و بعضی پیامبران دیگر را از مادرم - به این مناسبت - شنیدم. قرآن که می خواند، به آیاتی که نام پیامبران در آن است می رسید، بنا می کرد به شرح دادن. 3
بعضی از شعرهای حافظ که هنوز - بعد از سنین نزدیکِ شصت سالگی - یادم است، از شعرهایی است که آن وقت از مادرم شنیدم. از جمله، این دو بیت یادم است: سحر چون خسرو خاور عَلَم در کوهساران زد به دست مرحمت یارم در امّیدواران زد
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند 4
(مادرم) خانمی بود خیلی مهربان، خیلی فهمیده و فرزندانش را هم